در شرایطی مانند جنگ ایران و اسرائیل، کودکان دچار اضطراب و ترس میشوند. در این مقاله از دید روانشناس کودک میآموزیم چگونه پاسخگوی سوالات آنها باشیم و حس امنیت ایجاد کنیم.
مقدمه: وقتی دنیای کودکان میلرزد
اخبار جنگ، تصاویر ترسناک تلویزیونی، صحبتهای بزرگترها درباره تهدید و بمبگذاری — همه اینها میتوانند ذهن کودک را پر از سوال، ترس و سردرگمی کنند. در چنین شرایطی، نقش والدین و مراقبان حیاتی است. کودکان اگر بدون راهنمایی در معرض اخبار قرار گیرند، ممکن است دچار آسیبهای روانی بلندمدت شوند. این مقاله از دید یک روانشناس کودک، به شما نشان میدهد که چگونه با کودکان درباره بحرانها صحبت کنید.
چرا کودکان به توضیح نیاز دارند؟
- ذهن کودک هنوز قدرت تحلیل انتزاعی ندارد
- آنها دنیای بزرگترها را با تصورات خود پر میکنند
- ترسهای مبهم، بیشتر از واقعیت، آنها را آزار میدهد
- بدون حرف زدن، کودک ممکن است فکر کند تنهاست و کسی او را نمیفهمد
گام اول: شنیدن، نه توضیح دادن
قبل از پاسخ، سوالش را بشنوید
بسیاری از والدین تصور میکنند باید «توضیح کامل» بدهند. اما بهتر است ابتدا بفهمید کودک دقیقاً چه چیزی دیده یا شنیده و چه سؤالی دارد. گاهی فقط میخواهد بداند:
«آیا ما الان در خطر هستیم؟»
پرهیز از جملات کلیشهای
جملاتی مثل «نگران نباش» یا «برو بازی کن» به تنهایی کارساز نیستند. کودک احساس میکند ترسهایش نادیده گرفته شدهاند.
چگونه پاسخ دهیم؟ (با مثال)
سنین ۳ تا ۶ سال:
«بله عزیزم، بعضی بزرگترها الان با هم دعوا دارند. ولی ما اینجا امن هستیم و من همیشه ازت مراقبت میکنم.»
سنین ۷ تا ۱۰ سال:
«بعضی کشورها با هم مشکل دارند. گاهی این مشکل باعث میشه خبرهای نگرانکننده بشنویم. ولی کشور ما، خانه ما و خانوادهمون امن هستند و همه تلاش میکنن تا این امنیت حفظ بشه.»
نوجوانان:
با نوجوانان میتوانید گفتوگوهای دقیقتری داشته باشید. از آنها بپرسید که چه فکری میکنند و آیا چیزی باعث اضطرابشان شده است. از فرصت استفاده کنید تا مهارتهای فکر انتقادی و رسانهخوانی را آموزش دهید.
احساس امنیت را بسازید، نه اینکه فقط وعده بدهید
- روتین روزانه را حفظ کنید (مثلاً زمان خواب و غذا خوردن)
- آغوش و تماس فیزیکی امن بسیار کمککننده است
- اخبار را کنترلشده ببینید، نه با کودک همراه
- از بازیهای تخیلی استفاده کنید تا کودک احساس کنترل داشته باشد
چه زمانی باید نگران شویم؟
اگر کودک علائمی مانند موارد زیر را نشان داد، بهتر است با روانشناس کودک مشورت شود:
- بیخوابی یا کابوسهای مکرر
- چسبندگی افراطی به والدین
- اضطراب بدنی (دلدرد، تپش قلب، حالت تهوع)
- سکوت غیرعادی یا تغییر رفتار شدید
جمعبندی: کودکتان را با آگاهی آرام کنید، نه با انکار
کودکان توانایی عجیبی برای تطابق با شرایط دارند—اگر همراهی بزرگترها را حس کنند. شما قرار نیست همهچیز را بدانید، اما میتوانید بهترین پشتیبان عاطفی او باشید. توضیحی ساده، امن، و مهربانانه میتواند سالها در ذهن کودک شما بماند.